آیا امریکا چاره ای جز تمدید دارد؟

متن یادداشت مهدی محمدی با عنوان «آیا امریکا چاره ای جز تمدید دارد؟» به شرح ذیل است:

مذاکرات هسته ای ایران در حال ورود به چند هفته بسیار حساس است. همانطور که عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایران گفته است اگر در نشست روزهای سه شنبه و چهارشنبه آینده در وین درباره مسائل اساسی که تا کنون مانع نهایی شدن توافق جامع شده، تعیین تکلیف نشود، تقریبا با اطمینان می توان گفت تا 3 آذر توافقی حاصل نخواهد شد.
اگر دو طرف می خواهند زمان کافی برای توافق روی جزئیات و مکتوب کردن آن به نحوی که تبدیل به یک متن قابل امضا شود داشته باشند، بدون شک باید هفته آینده درباره مسائل باقی مانده تفاهم کنند والا دیگر زمانی برای این کار وجود نخواهد داشت و ضرب الاجل 3 آذر از دست می رود.
بنابراین در حدود 5 هفته باقی مانده فشار زیادی روی مذاکره کنندگان وجود خواهد داشت.
آنچه تاکنون مانع نهایی شدن توافق شده این است که امریکایی ها با این تصور که ایران در لحظه آخر چاره ای جز کوتاه آمدن و توافق نکردن نخواهد داشت، از پذیرش درخواست های اساسی ایران خودداری کرده اند. موضع امریکا این است که تا زمانی که ایران برنامه غنی سازی فعلی خود را به طور اساسی محدود نکند، تحریم ها را کاهش نخواهد داد. متقابلا خط قرمزی که تیم مذاکره کننده ایران ترسیم کرده این است که برنامه فعلی غنی سازی اورانیوم ایران باید حفظ شود و آنچه قابل مصالحه است برنامه زمان بندی توسعه این تاسیسات تا جایی است که بتواند حدود 190 هزار سو (در سال های آینده) غنی سازی انجام بدهد.
اگرچه این جزئیات مهم است ولی تعیین کننده اصلی توافق یا عدم توافق نیست. هرچه به ضرب الاجل 3 آذر نزدیک تر شویم، ملاحظات سیاسی بر جزئیات مذاکراتی بیشتر سایه خواهد افکند.
دولت اوباما و به طور کلی حزب دموکرات به توافقی نیاز دارد تا بتواند موضع به شدت تضعیف شده خود را در مقابل جمهوری خواهان در انتخابات کنگره تقویت کند. همچنین، امریکایی ها می دانند راه زیادی را به همراه دولت روحانی آمده اند و توافق نکردن موجب خواهد شد سر خانه اول و بلکه جایی عقب تر از آن برگردند. امریکایی ها در ماه های گذشته به صراحت گفته اند که تیمی بهتر از تیم فعلی در ایران برای توافق پیدا نخواهد کرد و می دانند که عدم توافق، آینده سیاسی این تیم در ایران را به شدت به مخاطره خواهد انداخت.
اما مهم است توجه کنیم مطلوبیت تیم فعلی مذاکره کننده برای امریکا دقیقا از این جهت است که تصور می کنند از این تیم می توان در موضوعات اساسی تر، امتیازهای بیشتر گرفت و الا اگر حس کنند تیم فعلی هم رغبتی به امتیازدهی در حدی که آنها می خواهند ندارد، طبعا مطوبیتی هم برای آن قائل نخواهند بود.
سوالی که اکنون باید برای مذاکره کنندگان ایرانی دارای اهمیت جدی باشد این است که اگر در 24 نوامبر توافقی حاصل نشود، امریکا چه گزینه هایی در اختیار خواهد داشت.
مقام های کنگره امریکا در هفته های گذشته –احتمالا با هدف ترغیب ایران به امتیازدهی بیشتر- چندین بار گفته اند مطلقا با هیچ تمدیدی برای مذاکرات موافقت نخواهند کرد. آیا معنای این سخن این است که با عدم توافق در 3 آذر امریکا ترجیح می دهد به وضعیت ماقبل توافق بازگردد و به کنگره و اسراییل اجازه بدهد بنایی را که در یک سال گذشته ساخته شده به طور کامل ویران کنند؟ بعید است دولت اوباما چنین نظری داشته باشد و من معتقدم حتی اسراییل و کنگره هم خواهان بازگشت به وضعیت ماقبل توافق نیستند.
دولت امریکا می داند که عدم توافق با ایران به معنای بازگشت به دورانی مملو از بحران و تنش خواهد بود. اگر امریکایی ها بخواهند به وعده های خود درباره تشدید تحریم ها ادامه بدهند، آن وقت نه فقط توافق بلکه مذاکرات را هم از دست خواهند داد. ضمن اینکه ورود به درگیری پرشدت با ایران، در زمانی که امریکایی ها در منطقه خاورمیانه گرفتار بحرانی هستند که راه حل آن در اختیار ایران است، منطقی به نظر نمی رسد. برای امریکا، در حالت حداقلی، بهتر آن است که اگر به متحد ایران تبدیل نمی شود، آن را رویاروی خود هم قرار ندهد.
با توجه به این وضعیت، گزینه تمدید بیش از آنکه به نفع ایران باشد، ناشی از محدودیت های راهبردی امریکا در منطقه و خالی بودن دست آن از گزینه های فشار است. در اینجاست که باید پرسید ایران چه نفعی در تمدید توافق ژنو –که لاجرم مستلزم پذیرش محدودیت های جدید بر فناوری هسته ای ایران است- دارد؟
به این بحث بازخواهیم گشت.