تاثیرات فلسفی نیاز به ادرار، خواب و رابطه جنسی

به گزارش پایگاه خبری پارسیان حالت بدن بر نحوه فکر کردن ما تأثیر می‌گذارد. پژوهشگران متوجه شدهاند نیاز به ادرار کردن، نیاز به خواب و نیاز به رابطه جنسی به راحتی باورهای ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مجید جویا: اگر از یک‌چیز مطمئن باشم، آن این است که امروز تصمیم گرفتم برای صبحانه نان و پنیر و عسل بخورم. در یخچال را باز کردم، به‌دقت انتخاب‌های ممکن را در نظر گرفتم و درنهایت پنیر آمل کاله را انتخاب کردم. این انتخاب ناشی از قضاوت با فکر باز و فارغ از هرگونه عامل خارجی یا قوانین از پیش تعیین شده بود.

ولی آیا واقعاً همین‌گونه است؟ این پرسش که مردم تا چه حد مسئول انتخاب‌ها و اعمال خود هستند، از محوری‌ترین پرسش‌ها در مورد شرایط انسان است. آیا ما از خود اختیار داریم؟ آیا مسئول سرنوشت خود هستیم؟ آیا این من بودم که پنیر آمل را انتخاب کردم؟ یا این پنیر (یا نیروی ناشناخته دیگری در جهان) بود که مرا انتخاب کرد؟

به نظر می‌رسد که سوفوکل، نمایشنامه‌نویس یونان باستان، قانع شده بود که مردم هیچ کنترل واقعی بر آینده خود ندارند. برای مثال، شخصیت اودیپ، نومیدانه تلاش می‌کند تا پیش‌گویی‌ای را که طبق آن پدرش را می‌کشد و با مادر خود ازدواج می‌کند، تغییر دهد؛ ولی درنهایت باز گریزی از تقدیر خود نمی‌یابد. در سوی دیگر، شخصیت‌های شکسپیر تلاش می‌کنند که خود آینده خویش را رقم بزنند. کاسیوس با توسل به حس مسئولیت‌پذیری بروتوس، او را تشجیع می‌کند که سزار را به قتل برساند: «گناه دون‌پایه بودن ما، بروتوس عزیز، در ستارگان بخت ما نیست، بلکه در خود ماست».

ولی از بخت خوب دانشمندان علوم اجتماعی (و البته خوانندگان این مطلب)، کار روان‌شناسان تجربی این نیست که یک‌بار برای همیشه تعیین کنند که آیا ما آزادی اراده داریم یا نه بلکه دیدن این است که آیا مردم فکر می‌کنند این آزادی را دارند یا خیر. این تحقیق «وضع نظریات» است؛ یعنی تصور مردم در مورد نحوه عملکرد جهان.

به گزارش ساینتیفیک امریکن، بررسی وضع نظریات، دید جالبی در مورد عواملی میدهد که ظاهراً عمیق‌ترین باورهای ما تحت تأثیر آن‌ها هستند. برای مثال چه می‌شد اگر به شما می‌گفتم که باور به آزادی اراده، همبستگی منفی با نیاز به ادرار کردن دارد؟ این‌ها تعابیر تحقیق جدیدی است که به‌تازگی توسط مایکلانت و روی باومینستر در ژورنال Consciousness and Cognition منتشر شده است. آن‌ها پیش‌بینی کردند (و دریافتند) که هرچه بیشتر مردم احساس نیاز به دستشویی داشته باشند، کمتر بر این باور خواهند بود که سرنوشت هر انسان در دست خود او است.

ولی چنین نظریه به‌ظاهر بی‌ربط و غریبی در مورد ارتباط بین چیزی دنیوی چون عملکرد بدن انسان و چیزی متعالی همچون آزادی اراده، از کجا آمده است؟ این بر مبنای یک سری تحقیق روان‌شناسی به نام «شناخت بدنی» است که از درس‌های اولیه آن این است که حالت‌های لحظه‌به‌لحظه بدن ما، بر تصور ما از جهان اطراف ما اثر می‌گذارد. یک مثال این امر، کار انجام‌شده توسط ایمی کودی است که نشان می‌دهد «پز قدرت» بر نحوه عملکرد ما در مصاحبه‌های شغلی اثر می‌گذارد. انت و باومینستر این رویکرد را به‌سوی سؤال آزادی اراده تغییر دادند و به طرح این نظریه پرداختند که حالت بدن می‌تواند حتی بر مسائل مطلقاً انتزاعی فلسفه اثر بگذارد. انت و باومینستر چنین نتیجه گرفتند که وقتی یک ویژگی تجربه فیزیکی به یاد افراد می‌اندازد که آن‌ها محدود به قوانین طبیعت هستند، باور آن‌ها به آزادی اراده سست خواهد شد.

پژوهش با تماس با افراد مبتلا به صرع و اختلال درد شروع شد. مبتلایان به صرع از حمله‌های غیرقابل‌کنترلی رنج می‌برند که ناگهان شروع می‌شود و اختلال درد منجر به حمله‌های متناوب ترس شدید و خشم می‌شود. انت و باومینستر نتیجه گرفتند که با توجه به این یادآورهای روزانه محدودیت‌های فیزیکی انسان، این بیمارها باید باور کمتری به آزادی اراده داشته باشند. نیاز به گفتن نیست که وقتی نتایج باورهای این افراد با یک گروه کنترل مقایسه شد، بدبینی در بین مبتلایان به صرع فاصله چشمگیری با دیگران داشت.

ولی این داده، به‌رغم فریبنده بودن، قادر به اثبات بدون قید و شرط این ادعا نبود که عمیق‌ترین باورهای ما تحت تأثیر حالت بدنمان هستند؛ بلکه باورهای افراد مبتلا به صرع می‌تواند تنها بازتاب این حقیقت باشد که آن‌ها عملاً کنترل کمتری بر کارهای خود دارند.

برای رفع این نگرانی، پژوهشگران در مرحله بعد نشان دادند که حتی افراد سالم هم وقتی محدودیت‌های فیزیک بدنشان به آن‌ها یادآور شود، باور کمتری به آزادی عقیده خواهند داشت. انت و باومینستر از گروهی از داوطلبان خواستند به یک سری سؤالات پاسخ دهند که فقط در مورد آزادی عقیده نبود و دیگر خواسته‌های بدنی آن‌ها را هم دربر می‌گرفت. خواسته‌هایی که قوی‌ترین همبستگی منفی را با باور به آزادی اراده داشتند به ترتیب عبارت بودند از:
الف) نیاز به ادرار
ب) نیاز به خواب
ج) نیاز به رابطه جنسی

بله درست خواندید: وقتی مثانه‌تان پر باشد یا چشمانتان سنگین شوند، عقیده شما در مورد پر بحث‌ترین مسئله فلسفی تمام دوران تحت تأثیر قرار میگیرد!

شاید این یافته شگفت‌انگیز نباشد. به‌هرحال، اثرات کوچک بر زندگی روزمره ما (تعریف یک دوست از ما،‌ یا سرزنش شنیدن از رئیس) این قدرت را دارد که کل دنیا را به چشمانمان آفتابی یا ابری بینگارد. ولی با توجه به دودستگی‌ای که اعتقاد به آزادی اراده در نگاه مردم به زندگی ایجاد کرده است (کسانی که پاسخشان «بله» است، اختیار تام به خود می‌دهند تا به قلب مشکلات بتازند، درحالی‌که «نه» گویان، بیشتر رویکردی عدم‌مداخله دارند)، جالب خواهد بود که بدانیم که این باورها تا چه حد انعطاف‌پذیر هستند.

ویلیام جیمز می‌گفت که باور به آزادی اراده، «تمام شور و هیجان زندگی به اختیار» را دربر دارد؛ اما این شور و هیجان شاید گذرا باشد و با آخرین گاز از یک غذای خوشمزه تمام شود.