حج فرصتی برای خنثی سازی برنامه های غرب

متن یادداشت به قلم عباس سلیمی نمین با عنوان « حج فرصتی برای خنثی‌سازی برنامه‌های غرب» به شرح ذیل است:

هر پدیده نوظهور در عرصه مسائل کلان بین‌الملل اگر به‌سرعت و با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد نه تنها نوع مواجه شدن با آن با هوشمندی همراه نخواهد بود بلکه برای انحرافات سیاسی فرصت‌سازی نیز خواهد کرد. در حالی‌که از حضور داعش در معادلات منطقه زمان قابل توجهی می‌گذرد، هنوز دست‌اندرکاران امور سیاسی کشور تبیین دقیقی از چگونگی پیدایش این پدیده به جامعه مخاطب خود عرضه نکرده‌اند.

باید پذیرفت که سردرگمی حاکم شده بر محافل مذهبی و مردم در مورد ماهیت این پدیده برای برخی گرایش‌های دارای اعوجاج فرصت‌سازی می‌کند تا بعضاً شأن و منزلت ایران را در حد متحد حامیان صهیونیسم برای مقابله با داعش تنزل بخشند. در گذشته نیز چنین مشکلی را در مورد ظهور طالبان در افغانستان تجربه کرده‌ایم.

در آن زمان به دلیل فقدان ارزیابی دقیقی از طالبان نزد قوه مجریه، مواضع دیپلماتیک کشور می‌رفت تا تابعی از مواضع هدایتگران صحنه بین‌الملل شود اما خوشبختانه نهیب‌های هوشمندانه رهبری، کشور را از افتادن در دام درگیری‌های منطقه‌ای طراحی شده توسط بازیگران جهان سرمایه‌داری باز داشت.

این بازی‌گردانان مایل بودند ایران را درگیر پدیده‌ای کنند که نیروهای بدنه آن اسلام‌خواه بودند، اما رهبران آن آلوده، در صورت محقق شدن اهداف دوراندیشانه آمریکا و انگلیس، کانون الهام‌بخش آگاهی در میان جوامع اسلام وارد چاه ویل درگیری با جریانات به ظاهر دینی می‌شد که هدایت کلانش در اختیار غرب است.

امروز برای اجتناب از تکرار خطاها اگر در مقام شناخت پدیده‌هایی با کارکرد چندگانه برآییم جریان داعش را می‌بایست به سه بخش متمایز از یکدیگر تقسیم کرد:

1- سردمداران و نیروهای کلیدی پیدا و پنهان تعیین کننده خطوط کلان: سال‌هاست غرب بابت نیروهای مسلمانی که در اروپا و آمریکا در فرهنگ لیبرالیستی حل و هضم نشده‌اند و رشد چشمگیری دارند اعلام نگرانی می‌کند. این نگرانی‌ها اکنون تبدیل به برنامه‌ها و سناریوهای مختلف برای تضعیف اقلیت مسلمانان رو به ازدیاد در جوامع غربی شده است.

چهره‌سازی در میان این اقلیت و حذف فیزیکی چهره‌های اصیل آن از جمله این تدابیر برای جلوگیری از افزایش قدرت مسلمانان مقیم غرب است.

اعطای امکانات رسانه‌ای و پایگاه‌های تبلیغی همچون شبکه‌های تلویزیونی به رهبران دست‌ساخته با هدف ایجاد میدان‌های از پیش تعریف شده می‌توانست انرژی‌های متراکم شده این مسلمانان را در کژراهه‌ها تخلیه نماید و یا آن‌ها را به قتلگاه‌ها بکشاند. به این ترتیب از طریق افراد پشت صحنه تربیت شده سه هدف برای غرب‌نگران از رشد اسلام تأمین می‌شود.

اول: حذف فیزیکی مسلمانان به صورت غیرمستقیم و کاهش جمعیت این اقلیت با انگیزه و فعال در غرب

دوم: استفاده از توان این نیروها در جهت اهداف غرب با استفاده از رهبران وابسته شأن؛ برای نمونه تضعیف دولت سوریه که در مقایسه با کشورهای عربی و حتی ترکیه حاضر نشده با اسرائیل پیمان نظامی- امنیتی و حتی اقتصادی منعقد سازد.

سوم: ایجاد جریان‌های بدلی ضدغربی با رویکردهای انحرافی با هدف بد نام کردن چهره نهضت اسلامی که در مسیر پایان دادن سلطه غرب و اسرائیل بر جهان اسلام گام برمی‌دارد.

2- نیروهای جنگنده حرفه‌ای غیرمقید به اسلام: افرادی را می‌توان در این جریان شناسایی کرد (همچون بعثی‌ها) که در قبال دریافت پول به ایفای نقش در صحنه‌های مختلف می‌پردازند. هرچند این جماعت در میان داعش به لحاظ فراوانی چشمگیری نیستند اما برای دست زدن به جنایات منزجر کننده بسیار مفید واقع می‌شود- غرب که در قبال جنایات مسیحیان علیه مسلمانان در بوسنی، میانمار و … کاملاً سکوت می‌کند. گزارش جنایت‌آفرینی این نیروها را به‌فراوانی منعکس می‌سازد تا به زعم خود از گرایش به اسلام بکاهد.

3- بدنه اصلی داعش: قاعده هرم این جریان را نیروهای مقید به آداب اسلامی (حتی بعضاً بسیار سطحی و کم‌عمق) تشکیل می‌دهند که به دلیل مشاهده ظلم و تعدی علیه مسلمانان خواهان مبارزه با بی‌عدالتی‌های حاکم بر جهان کنونی‌اند و در این راه حاضرند از همه هستی خود بگذرند؛ یعنی زندگی خویش را در اروپا و آمریکا رها سازند و با به عرصه جهاد در هر نقطه‌ای از جهان گذارند، اما متأسفانه این نقاط را رهبران آلوده برایشان تعیین می‌کنند و به‌جای حضور در فلسطین و به یاری مردم غزه شتافتن گاه به افغانستان یا چچن برای تضعیف شوروی در برابر غرب و یا هم‌اکنون به سوریه و عراق با هدف پنهان تضعیف جبهه ضداسرائیل در منطقه کشانده می‌شوند؛ بنابراین بدنه اصلی این جریان را نیروهای با انگیزه برای تغییر وضعیت مسلمانان در جهان اسلام تشکیل می‌دهند که متأسفانه در تشخیص اولویت‌ها دچار ضعفند؛ لذا دشمنان به‌سهولت می‌توانند برای آن‌ها اولویت تعیین نمایند.

آن‌چه شرایط آمریکا و انگلیس را به عنوان حامیان اصلی صهیونیسم دچار مخاطره ساخت، حمله اسرائیل به غزه بود. سکوت رهبران وابسته به داعش در قبال جنایات صهیونیست‌ها علیه مسلمانان مظلوم و بی‌دفاع فلسطین می‌رفت تا ماهیت رهبران دست‌ساز غرب را روشن کند؛ لذا اقدام عاجل غرب را می‌طلبید تا با حرکت‌های نمایشی چهره‌شان ترمیم شود.

مبارزه با تروریسم از ارتفاع چند هزار پایی! در واقع نخست با این هدف است که زمینه آگاهی توده‌های داعش را نابود و یک‌بار دیگر چنین قلمداد کند که گویا این رهبران ساخته و پرداخته غرب، علیه آن عمل می‌کنند.

دیگر آن که به بهانه مبارزه با تروریسم زمینه تقویت نظامی آمریکا و انگلیس در منطقه فراهم می‌شود و سرانجام جهت ین مقابله ظاهری، کم‌کم به سوی تضعیف دولت‌های ضد صهیونیستی و منفعل ساختن آنان پیش می‌رود.

لذا جا دارد در این زمینه متناسب با برنامه‌های مختلف و چند وجهی حامیان صهیونیست‌ها اقدامات آگاهی‌بخش عاجلی صورت گیرد.

از آن‌جا که با نگاهی دقیق‌تر به داعش قطعاً بدنه آن‌را قربانیان کید غرب ارزیابی خواهیم کرد لازم است از کلی‌گویی‌ها فراتر رفته، در این شرایط حساس به ایفای نقش در مسیر روشنگری این نیروها و رهانیدن آنان از دام فریبکاران بپردازیم.

حج فرصت بسیار مناسبی است، اما متاسفانه سال‌هاست مدیریت حجاج ایرانی صرفاً به برخی برنامه‌های آمارساز بسنده کرده و کاری که انجامش در این موقعیت خطیر ضروری است صورت نمی‌گیرد.

با توجه به این امر که افراد انگیزه‌مند داعش عمدتاً در عربستان تربیت می‌شوند و از دوران شباب در حرم نبوی ساعاتی را سپری می‌سازند با استفاده حساب‌شده از موقعیت اجتماع مسلمین در حرمین شرفین می‌توان بسیاری از برنامه‌های غرب که به دست عمال عرب آنان صورت می‌گیرد را خنثی ساخت.