دلایل پشت‌پرده اصرار آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای برای بازدید از پارچین

به گزارش پایگاه خبری پارسیان ، مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی (ISIS) در تاریخ 3 سپتامبر 2014 مقاله‌ای در سایت خود به قلم گروهی از نویسندگان از جمله « دیوید آلبرایت» درخصوص پارچین منتشر نمود. در این مقاله مطالبی خلاف واقع بیان شده است که در پاسخ به این مقاله، نکاتی یادآور می‌شود:

1 ــ در این مقاله به مخالفت وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران با بازدید آژانس بین المللی انرژی اتمی از پارچین اشاره شده و ارائه دسترسی به پارچین را مطابق با وظائف پادمانی ایران دانسته است در حالی که چنین موضوعی کاملاً نادرست است. بر اساس ماده 1 موافقت‌نامه پادمان بین ایران و آژانس، مقررات پادمان در مورد مواد چشمه و یا مواد شکاف‌پذیر در قلمرو حاکمیتی ایران قابل اعمال است؛ در حالی که پارچین یک سایت نظامی برای فعالیت‌های متعارف جمهوری اسلامی ایران است که هیچ فعالیت مرتبط با پادمان در آنجا انجام نمی‌شود. بنابراین آژانس در قبال پارچین هیچ‌گونه وظیفه و دستورالعمل پادمانی ندارد. دسترسی‌های سال 2005 آژانس به پارچین نیز بر مبنای شفاف سازی و اعتمادسازی از سوی ایران انجام گرفت و ایران هیچ‌گونه تعهد قانونی و حقوقی بر انجام این کار نداشت. نکته قابل توجه اینکه آژانس در سال 2005 به انتخاب خود دو منطقه در پارچین را مورد بازدید قرار داد. آقای اولی هاینونن معاون وقت امور پادمانی آژانس، پس از بازدید دوم از پارچین و نمونه برداری از بیش از 40 منطقه، اذعان کرد که «پارچین به تاریخ پیوست».

2 ــ در این مقاله ادعا شده است که جمهوری اسلامی ایران «تمایلی به پرداختن به نگرانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای خود ندارد.» این در حالی است که ایران از ابتدای طرح موضوع «مطالعات ادعایی» در سال 2007 تاکنون، همواره به‌صورت فعال در تعامل و همکاری آژانس عمل کرده است. در این رابطه دو سند با آژانس امضا شده است: سند «تفاهمات جمهوری اسلامی ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص مدالیتی‌های حل و فصل موضوعات باقی‌مانده «معروف به سند 711 در 21 اوت 2007 که با عنوان INFCIRC/711 به‌طور رسمی منتشر شده است و سند «چارچوبی برای همکاری» در 11 نوامبر 2013 ایران، همواره بر این موضع منطقی خود پافشاری کرده است که چنانچه آژانس از اسناد و مدارک و اطلاعات معتبر در این خصوص برخوردار است، باید آنها را به ایران ارائه نماید تا مورد ارزیابی قرار گیرد نه اینکه صرفاً با هیاهو و جنجال‌سازی رسانه‌ای، مجموعه‌ای از ادعاهای برگرفته از اطلاعات ساختگی را مطرح نماید.
آژانس نیز در پاسخ جمهوری اسلامی ایران گفته است هیچ سندی ندارد بلکه بر اساس اتهامات «کشورهای عضو» (منظور اسرائیل و آمریکا هستند) از ایران درخواست پاسخ می‌نماید.

3 ــ در این مقاله، ادعا شده که «برای حل مسئله پارچین، ایران باید اجازه دهد آژانس از سایت پارچین بازدید کند، اطلاعات ارائه دهد و امکان دسترسی به مقامات مرتبط با فعالیت‌ها در این محل و احتمالاً اجازه بازدید از سایت‌های دیگر را بدهد.» همچنین در جای دیگری از این مقاله ضمن اشاره به بازدیدهای سال 2005 آژانس از پارچین به‌دروغ آمده است: «آژانس تنها قادر به دسترسی به یک زیرمجموعه از سایت‌هایی بود که می‌خواست از آنها بازدید کند. آژانس همچنین قادر به تعیین اینکه آیا مجموعه پارچین در فعالیت‌های هسته‌ای نظامی شرکت داشته، نبوده است».

در این رابطه یادآوری چند نکته ضروری است:
الف) آژانس تاکنون دو بار، یکی در 13 ژانویه 2005 و دیگری در اول نوامبر 2005 از محل‌های مورد نظر خود بازدید به عمل آورد. آژانس در سال 2005 روی نقشه، کل منطقه پارچین را به 4 منطقه تقسیم کرد و طی دو مرحله، هر بار یکی از این چهار منطقه (یعنی نیمی از پارچین) را برای بازدید انتخاب کرد. در آن زمان به‌دلیل اینکه ایران پروتکل الحاقی را امضا و اجرا می‌کرد؛ به‌عنوان اقدام اطمینان‌ساز مجوز بازدید آزاد از پارچین را صادر نمود. آژانس خودش منطقه مورد نظر را انتخاب کرد. در اولین بار، 11 محل و در بازدید دوم 8 محل و اطراف آنها در پارچین مورد بازدید قرار گرفت و از هرکدام از این محلها چندین نمونه‌برداری نیز انجام شد. آژانس خود در گزارش‌هایی که در این خصوص ارائه داده است، اذعان داشته که دسترسی آزادانه به نقاط مورد نظر داشته است: در بند 41 گزارش Gov/2005/67 اذعان نمود: «آژانس به ساختمان‌ها و اطراف آن دسترسی آزادانه پیدا کرد و اجازه یافت که نمونه‌برداری نماید. نتیجه این نمونه‌برداری نشان نمی‌دهد که مواد هسته‌ای وجود دارد». مدیرکل آژانس همچنین در بند 32 گزارش Gov/2006/15 بعد از بازدید دوم آژانس از پارچین، عنوان نمود: «آژانس دسترسی آزادانه یافت و چندین نمونه‌برداری انجام شد. آژانس هیچ‌گونه فعالیت غیرمعمول در ساختمان‌های بازدید شده مشاهده نکرد و نتیجه این نمونه برداری‌ها نشان نمی‌دهد که مواد هسته‌ای در این مکان‌ها وجود دارد».
تصریح آژانس نشان می‌دهد که کاملاً قادر به تشخیص این مسئله بوده است که هیچ‌گونه فعالیت هسته‌ای در مجتمع پارچین صورت نگرفته است، لذا ادعای اینکه آژانس قادر به تعیین این موضوع نبوده است، کاملاً نادرست است و از آژانس انتظار می‌رود که آنها را تکذیب کند.
ب) در مذاکرات 2013 ــ 2012 آژانس درخصوص پارچین اذعان نمود که آژانس در آن زمان در تعیین محل مورد نظر خود اشتباه کرده است و محل را اشتباهی رفته است. ایران این سؤال را مطرح کرد که چه تضمینی وجود دارد که آژانس این بار اشتباه نکرده باشد. آژانس در پاسخ گفت: «هیچ تضمینی وجود ندارد».
در همین مورد، این سؤال مطرح می‌شود که آژانس به‌گفته خود، از اوایل سال 2000 به اطلاعات ادعایی دسترسی داشته است و مسلم اینکه به تصاویر ماهواره‌ای نیز دسترسی کامل داشته است (حتی از طریق سازمان‌های جاسوسی)، پس در همان زمان یعنی سال 2005 می‌توانسته محل دقیق ادعایی خود را تشخیص دهد، پس چرا در سال 2005 به محل‌های دیگر رفت و حتی گفت که پارچین به تاریخ پیوسته است، لذا این موضوع پیش می‌آید که آژانس فریب سازمان‌های جاسوسی و بازوی رسانه‌ای آنها مانند ISIS را خورده و تحت فشار برخی جریانات در پی سیاسی کردن موضوع پارچین است و لذا به اطلاعات و اسناد جعلی بسنده کرده است. علاوه بر این، چنین عباراتی این تردید را در کشورهای عضو ایجاد می‌کند که شاید آژانس تحت فشار برخی کشورها، اصولاً توان و صلاحیت فنی برای انجام وظایف مهم خود را از دست داده است، چون از اوایل سال 2000 هم به تصاویر ماهواره‌ای و هم به اطلاعات مورد ادعای خود دسترسی لازم را داشته است، لذا چگونه است که محل جدید مورد ادعایی آژانس، ناگهان در سال 2011 یعنی پس از یک دهه از دریافت اطلاعات توسط آژانس منتشر می‌گردد.

4 ــ درخصوص لزوم دسترسی آژانس به پارچین نیز این موضوع قابل یادآوری است که براساس اصل حقوقی «البینة علی المدعی» آژانس بایستی ابتدا اسناد و مدارک و اطلاعات معتبر ادعایی خود را به ایران ارائه نماید. همچنین آژانس با تکیه بر تصاویر ماهواره‌ای که صرفاً گویای انجام تغییرات است (به‌فرض صحت) و از ماهیت فعالیت‌ها خبر نمی‌دهد؛ نمی‌تواند در خصوص فعالیت‌های ثابت نشده و ادعایی برخی جریانات قضاوت نماید. آژانس هر بار این اطلاعات جاسوسی را منتشر می‌نماید: جاری شدن آب، رفت و آمد کامیون، وجود کانتینر اطراف ساختمان‌ها، تغییر در شکل ظاهری ساختمان‌ها، آسفالت جدید، رویش گیاهان، وجود و یا تغییر نخاله ساختمانی اطراف ساختمان‌ها. این فعالیت‌ها به‌فرض صحت، نشانه‌هایی نیستند که بتوان از آنها استنباط کرد که ایران در حال انجام فعالیت‌های غیرمجاز یا پاکسازی آثار این فعالیت‌ها می‌باشد.

جمهوری اسلامی ایران براساس حقوق حاکمیتی خود، مجاز به انجام فعالیت‌های غیرممنوعه مورد نظر خود می‌باشد و نباید از آژانس یا دولت‌های دیگر اجازه بگیرد و قبلاً نیز در این خصوص به آژانس پاسخ داده است.

دست رژیم صهیونیستی در این ادعاها کاملاً روشن است. رژیم صهیونیستی برای دور کردن افکار عمومی از فعالیت‌های غیرقانونی خود (نظیر تولید و انباشت سلاح‌های هسته‌ای، شیمیایی و میکروبی) اذهان را متوجه ایران می‌نماید و به همین دلیل است که آلبرایت به‌عنوان سخنگوی رژیم صهیونیستی چنین می‌گوید: «به‌دلیل وسعت تغییرات در سایت پارچین، بعید است یک دیدار برای حل و فصل این موضوع کافی باشد! ایران به‌احتمال زیاد نیاز دارد اطلاعات ارائه دهد و دسترسی به مقامات مرتبط با فعالیت‌ها در این محل را فراهم نماید و احتمالاً اجازه بازدید از دیگر سایت‌های نظامی مرتبط را بدهد». از این عبارات چنین برمی‌آید که آنها نه‌تنها به یک نقطه از پارچین اکتفا نمی‌کنند بلکه درخواست بازدید سایت به سایت پارچین را دارند و نه‌تنها فقط پارچین مدنظر است بلکه همه سایت‌های نظامی مورد نظر است! از این کار دو هدف را دنبال می‌کنند:
1 ــ مشغول کردن دنیا به ایران و دوری از ساخت غیرقانونی سلاح‌های هسته‌ای، شیمیایی و میکروبی توسط رژیم صهیونیستی
2 ــ جاسوسی از کلیه توانمندی‌های متعارف نظامی جمهوری اسلامی ایران به‌بهانه هسته‌ای به‌نفع رژیم صهیونیستی و آمریکا!
لذا آلبرایت می‌گوید: «هدف وزیر دفاع ایران این بود که ایجاد سابقه نماید تا آژانس نتواند بقیه سایت‌های نظامی را بازدید نماید.» معنی متقابل این عبارت این است که اگر ایران یک بار به یک مرکز نظامی مجوز دهد؛ ایجاد سابقه می‌کند و آژانس می‌تواند به بقیه سایت‌ها نیز دسترسی یابد!

بنابراین با این عبارات خودشان را رسوا می‌کنند که این‌همه اصرار به بازدید از پارچین نه برای هسته‌ای بلکه برای جاسوسی از توان نظامی متعارف ــ و غیرهسته‌ای ــ جمهوری اسلامی ایران است. قرار دادن چنین شرایطی برای ادامه مذاکرات 1+5 به‌معنی تصمیم رژیم صهیونیستی برای عدم‌موفقیت مذاکرات است.