راهبرد “روی باز به شرق” به جای “دست دراز” مقابل غرب

به گزارش پایگاه خبری پارسیان، متن یادداشت حجت الاسلام سید یدالله شیر مردی با عنوان «راهبرد “روی باز به شرق” به جای “دست دراز” مقابل غرب» به شرح ذیل است:

سفر هفته گذشته رئیس جمهور کشورمان به ترکمنستان به منظور شرکت در اجلاس شانگهای حاکی از پذیرش راهبردی یکی از نمونه‌های موفق طرح‌های همگرایی منطقه‌ای در جهان است که جریان غرب گرایی در داخل از سر حب و بغض سیاسی طی چند سال گذشته با انکار واقعیات و ظرفیت های موجود در منطقه آسیای مرکزی و شرق آسیا و با طرح برخی شعارهای فتنه گرانه در سیاست خارجی نظیر”مرگ بر روسیه” و ” مرگ بر چین” به دنبال نفی این ظرفیت ارزشمند بود. این جریان فتنه گر در 13 آبان سال 1388 در مقابل شعارهای کوبنده ملت ایران در برابر استکبار جهانی به سردمداری آمریکای جهان خوار با طرح شعارهایی بر علیه روسیه و چین به دنبال آن بودند تا صدای آمریکا و متحدانش را در ایران اسلامی بلند کنند. فتنه گران البته بعد از این مرحله در روز قدس پژواک صدای رژیم صهیونیستی در تهران شدند و شعار ” نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” سر دادند. البته در اینکه روسیه و چین به دنبال منافع ملی خود هستند و در مقاطعی از تاریخ، کشورمان به خصوص از جانب روسیه لطمات جبران ناپذیری را خورده است، شکی نیست اما موضع گیری این جریان در برابر روسیه مصداق “کلمه حق یراد بها الباطل” در آن شرایط بحرانی قلمداد می شد. در واقع این جریان فتنه گر با علم به اینکه ایران و روسیه در آن مقطع در یک جبهه و در برابر مداخلات منطقه ای آمریکا موضع گرفته بودند، به دنبال تضعیف اقتدار و امنیت ملی بود.
این در حالی است که واقعیاتی نظیر ترویج و تسهیل توسعه اقتصادی درون منطقه‌ای، پیشرفت فرهنگی و اجتماعی و تضمین صلح و ثبات در منطقه آسیا یکی از رهاوردهای نزدیکی کشورمان به مجامع و سازمان های بین المللی نظیر “سازمان همکاری شانگهای” و اتحادیه ملت‌های جنوب شرقی آسیا “آ سه آن” است و تمام متخصصان روابط بین الملل که سر سوزنی غیرت وطن پرستی و میهن دوستی داشته باشند به این مهم اذعان دارند.
علاوه بر جبهه بندی در برابر مداخله گری و یک جانبه گرایی آمریکا در فضای منطقه ای و بین المللی از جمله موضوعات مشترکی که سبب می شود که ایران با این کشورها رابطه همگرایی منطقه ای داشته باشد؛ مسلمان بودن بخشی از جمعیت کشورهای آ سه آن و سازمان همکاری های شانگهای است، که نتیجه آن اشتراکات فرهنگی میان ایران و این کشورها به عنوان ظرفیت بی بدیلی برای همگرایی است.
از طرفی اقتصاد رو به رشد کشورهای شرق آسیا و ابر قدرت های اقتصادی، سیاسی و نظامی نظیر چین، هند و روسیه و… به عنوان لوکوموتیو اقتصاد جهانی به خصوص در حوزه های صنعتی و علمی به طور ویژه در حوزه “های تک” و فناوری های نوین در آینده ای نه چندان دور که مورد اعتراف تمام آینده پژوهان است، ضرورت نزدیکی جمهوری اسلامی را به آسیای مرکزی و شرق آسیا بیش از پیش می نماید.
بعلاوه اینکه تمایل به این همگرایی دوطرفه است و فقدان منابع قابل اعتنا و اتکای انرژی در منطقه شرق آسیا و آرزوی دیرینه روسها از دوره “پطر کبیر” برای دستیابی به آبهای گرم، همکاری های منطقه ای بین ایران و روسیه به خصوص در عراق و سوریه در برابر تروریست ها و ایستادگی و مقاومت در مقابل توسعه طلبی و پیش روی ناتو به شرق با استقرار سپر موشکی در اروپای شرقی، حوادث اوکراین، توسعه همکاری های اقتصادی بین ایران و چین در برابر تحریم های فزاینده غرب، همکاری های حوزه انرژی بین ایران، هند و پاکستان در خط لوله صلح و به خصوص همکاری های مالی سالهای اخیر بین ایران و هند و … از ظرفیت های مشترک برای همکاری بین کشورهای منطقه آسیا است.
حال آیا با این وجوه اشتراکات مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بین کشورهای آسیای مرکزی و شرق آسیا که تنها بخش کوچکی از آن در قالب سازمان ها و مجامع بین المللی نظیر شانگهای و آ سه آن تبلور یافته است، آیا هیچ دیپلمات انقلابی حاضر است از این ظرفیت صرف نظر کند و چشم به وعده های دروغین آمریکا و متحدانش بدوزد. ماحصل اعتماد به آمریکایی ها در جریان مذاکرات اخیر هسته ای چه بود؟ آیا واقعا دیوار تحریم ها ترک برداشت؟ تکلیف میلیارد ها دلار نفتی که فقط در یک سال گذشته فروخته شده و تنها بخش کمی از پول آن به حساب های داخلی واریز شده است، چه می شود؟ آیا مسئولان به مردم گزارش می دهند که چند ده میلیارد نفت فروخته اند و چقدر از منابع آن را وصول کرده اند؟ آیا واریز چهار یا پنج میلیارد دلار از پول های بلوکه شده گذشته در ازای پلمب کردن بخشی از فعالیت های صلح آمیز هسته ای دستاورد بزرگی است؟ آیا ثمره گذاشتن همه تخم مرغ های سیاست خارجی در سبد آمریکا و اروپا این بود؟ آیا مشکلات بیمه ای کشتی های ما حل شد؟ آیا مسئله قطعات هواپیما برطرف شد؟ حتی آقایان آیا می توانند مدعی شوند که با این امتیازاتی که داده شد توانستند حداقل موضوع تحریم های ناعادلانه دارویی را برطرف نمایند؟ و …
آیا زمان آن نرسیده است که آقایان به این باور برسند که آمریکا قابل اعتماد نیست و خوش بینی به این مذاکرات ثمره ای جز اتلاف انرژی های کشور و وقت مردم ندارد؟ آیا وقت آن نرسیده به جای سیاست خارجی “دستان دراز” در برابر غرب، با “روی باز” به سمت شرق حرکت کنیم؟ آیا نمی توان با تکیه بر ظرفیت ها و وجوه اشتراکات فراوان مذهبی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی بین کشورهای آسیا بزرگترین سازمان همکاری منطقه ای به نام ” اتحادیه آسیا” را راه اندازی کرد؟ اتحادیه ای که “پول واحد”، “پارلمان واحد”، “پیمان نظامی مشترک”، ” همکاری های اقتصادی و فرهنگی گسترده” با حفظ تمامیت ارضی و به رسمیت شناختن استقلال خرده فرهنگ های موجود در منطقه آسیا که مهد تمدن بشری بوده است، داشته باشد. آیا دکترین “اقتصاد مقاومتی” که واضع آن مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای(مد ظله العالی) هستند نسخه شفابخشی برای کشورهای آسیایی که همواره در معرض زیاده خواهی ها و یک جانبه گرایی های آمریکا قرار داشتند نیست؟ برخی رهبران آسیایی پس از طرح این دکترین اقتصادی توسط معظم له از نظریه ایشان استقبال کردند و در محافل خصوصی و علمی اقتصاد مقاومتی را به عنوان نسخه ای قابل اعتنا و راهگشا عنوان کرده بودند. امروز برای ملل و دول آسیایی مسئله ارز واحد دلار به عنوان ابزار پوشالی تهدید و تطمیع آمریکا بر علیه کشورهای آسیایی یک موضوع جدی است. چرا کشور بزرگی مثل روسیه در مقابل تحریم های اقتصادی آمریکا باید بی دفاع باشد؟ چرا جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک ابرقدرت منطقه ای که داعیه ایفای نقش در نظم نوین جهانی را دارد باید محصور قواعد اقتصادی از پیش تعریف شده نهادهای تحت سلطه آمریکا نظیر صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و … باشد؟ چرا چین برای وصول طلب نزدیک به هزار و پانصد میلیارد دلاری خود از آمریکا باید تحت فشارهای سیاسی، فرهنگی و نظامی قرار بگیرد؟ چرا نظام مالی و بانکی کشورهای جنوب شرق آسیا نظیر مالزی، اندونزی، تایوان، هنگ کنگ و… باید تابعی از تصمیمات اقتصادی چند صهیونیست سرمایه دار باشد؟ جمهوری اسلامی ایران با باور به اقتصاد مقاومتی و پذیرش ظرفیت مقاومت ملت قهرمان ایران در برابر زیاده خواهی آمریکا و چند متحد غربی اش می تواند دروازه های پیروزی را بگشاید و الگویی برای همگرایی مذهبی،اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی در قاره بزرگ و متمدن آسیا باشد. به تعبیر دکتر جواد لاریجانی “ما اگر حتی 60 درصد اقتصاد مقاومتی را هم اجرایی کنیم، فتح‌الفتوح دیگری برای کشورمان در راه است.” منتهی باید به ظرفیت های درونی این ملت باور داشته باشیم. باید ساخت درونی قدرت را تحکیم ببخشیم. باید به جای اصرار بر مواضع بی مبنای عده ای تحصیل کرده غرب که آمال و آرزوهای خود را در شهرهای اروپا و ایالت های آمریکا جستجو می کنند و همین امروز خانواده خود را به این کشورها فرستاده اند به سیاست خارجی “آرمان گرای واقع بین” رو بیاوریم. ما امروز به “دیپلمات های انقلابی” نیاز داریم که هم مانند یک انقلابی آرمان گرا باشند و هم مانند یک دیپلمات میهن دوست واقع گرا. بحمدالله حضور پر رنگ رئیس جمهور کشورمان در اجلاس شانگهای و مواضع انقلابی ایشان نشان داد که پرچم انقلابی گری در دیپلماسی را به تاسی از رهبر عظیم الشان انقلاب بلند کرده اند و ان شاالله ثمرات این رویکرد داهیانه و خردمندانه در مذاکرات جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در نیویورک بیش از پیش به بار خواهد نشست.