قاچاقچیان سوخت مقصران اصلی نابودی آبزیان هرمزگان/ گازوئیل آب سواحل را محاصره کرده است

پدیده شوم قاچاق سوخت و مواد مخدر در سالهای اخیر به بسیاری از منابع طبیعی و خدادادی استان ضربه های مهلکی وارد کرده، تخلیه و بارگیری قاچاق در خوریات و جنگل های حرا، ریختن سوخت قاچاق هنگام تعقیب و گریز در دریا بسیاری از زیستگاه های آبزیان در آبهای خلیج فارس محدود استان هرمزگان را با خطر نابودی روبرو کرده است.

به گزارش پایگاه خبری پارسیان به نقل مهر، قاچاق سوخت از مرزهای کشور افزون بر لطمه های جبران ناپذیری که به اقتصاد کشور می زند به طور قطع ضریب امنیت در مرزهای کشور را هم به طور قابل توجهی کاهش می دهد و در شهرستان های مرزی بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی را برای خانواده ها و فرزندان این مرز و بوم بطور ناخواسته پدید می آورد.

ریختن سوخت قاچاق به خليج فارس معضل جديدي شده که محيط زيست و اقتصاد کشور را تهديد مي کند. قاچاقچيان به محض مشاهده ماموران گشت، سوخت خود را در آب تخليه مي کنند و  از سوي ديگر محيط زيست نيز توانايي براورد خسارات به دريا را ندارد تا خسارت زيست محيطي دريافت کند.

شش هاي ماهيان خليج فارس ديگر قدرت هضم نفت و گازوييل را ندارد،جنگلهاي حرا، ودر يک کلام هر چيزي که زندگيش به آب خليح فارس وابسته است قربانيان اين سودجويي قاچاقچيان شده.

پدیده شوم قاچاق مواد سوختی‌- با وارد کردن آلودگی‌های نفتی در هنگام تخلیه‌، بارگیری، انتقال، همچنین ‌تخلیه محموله خود در هنگام خطر به دریا با سایر آلوده‌کنندگان محیط زیست از قبیل صنایع بزرگ، فاضلاب‌های شهری و…- همگی شمشیری علیه آبزیان و محیط زیست دریایی کشیده‌اند.

مدیر‌کل شیلات هرمزگان با هشدار اینکه ادامه روند آلودگی دریا و خوریات، همچنین فعالیت‌های تکثیر و پرورش آبزیان و صید و صیادی را با خطرات جدی مواجه می‌کند، گفت: آلودگی‌های ناشی از قاچاق سوخت یکی از عوامل مهم در کاهش صید میگوی سال جاری است.

سید پرویز محبی تصریح کرد‌: اقدامات لازم در رابطه با کاهش آلودگی منابع آبهای سطحی‌، زیرزمینی‌، خوریات و آب‌های ساحلی دراستان هرمزگان برای پایداری صید، همچنین سود دهی و بقای پرورش آبزیان در استان ضرورت دارد که این مهم مساعدت و همکاری تمامی دستگاه‌ها و مردم استان را طلب می‌کند.

سوختی که امروز ریشه درختان دریایی و محل تولید و تکثیر آبزیان را نشانه گرفته به گفته کارشناسان محیط زیست و شیلات موجب از بین رفتن نسل ماهیان خوراکی و نادر می شود، زیرا این آبزیان برای تخمگذاری و زاد وولد کنار ریشه های درختان دریایی می آیند و اکنون فراری یا تسلیم مرگ شده اند.

قاچاق سوخت ضمن ازبین بردن سرمایه ملی، محیط زیست دریایی را به شدت آلوده کرده و خطر انقراض نسل هایی آبزیان بویژه ماهیان، جلبک ها و انواع موجودات دریایی را در پی دارد.

کاهش آبزیان با تخلیه سوخت توسط قاچاقچیان قاچاق سوخت و سرازیر شدن گازوئیل و بنزین به دریا باعث آلودگی دریا و آبزیان وکاهش آبزیان می شود.

محبی مدیرکل شیلات هرمزگان هم گفته بود کاهش صید آبزیان بویژه میگو در این استان ناشی از آلودگی دریا به گازوییل است که افرادی حیات دریا، آبزیان و محیط زیست را آلوده کرده اند و از بین می برند.

علاوه برخطر انقراض نسل آبزیان و کاهش ضمن ازدست رفتن سرمایه ارزشمند ملی، رزق راه گذران زندگی نزدیک به 28هزار صیاد از دریا به مخاطره افتاده است. سوخت تخلیه شده در دریا توسط قاچاقچیان باعث حل شدن در آب و ایجاد ترکیبات سمی و تاثیر بر زادوولد آبزیان در نوزادگاه ها ، خوریات ، مناطق حساس و مناطقی که آبزیان تخم ریزی می کنند می شود.

در کنار برخي مناسبت‌ها يا به تعبيري سوء استفاده‌هاي انساني پديده‌اي همانند قاچاق سوخت (که نه به خاطر توسعه منطقه و جامعه بلکه بعضا حتي در راستاي منافع شخصي، صورت مي‌گيرد)، به عنوان يک چالش زيست محيطي نيز جايگاه مهمي را به خود تعلق داده است که قاعدتا بر روي سواحل و اکوسيستم‌هاي حساس آن بي تأثير نيست و تعامل منطقه را تحت تأثيرات نامطلوب قرار مي‌دهد.

تخلیه سوخت به دریا باعث لطمات جبران ناپذیری به محیط زیست دریایی و آبزیان می شود که این دستگاههای محیط زیست وشیلات هم بایستی برای احقاق حقوق خود در این بخش اقدام کنند.

سالانه 1,2ميليون بشكه نفت به دلايل مختلف مانند قاچاق سوخت، نشت نفتكش‌ها، حوادث دريايي و… در آب‌هاي خليج فارس تخليه مي‌شود. معضلي كه نه تنها به از بين رفتن جنگل‌هاي حرا و محيط ‌زيست منطقه مي‌انجامد، بلكه بيش از 127 ميليون دلار از در آمدهاي نفتي را هدر مي‌دهد.

قاچاقچیان سوخت،مردم هرمزگان را به یاد پرپر شدن معلمان مینابی ، دانش آموزان در مناطق مختلف ، سرعت های برق آسا و مرگبار خودروهای موسوم به “شوتی” ، وحشت انداختن بر تن نحیف دانش آموزان روستایی بدلیل سرعت تردد شوتی ها در روستاها و معابر و … می اندازد.

همین چند روز اخیر بود که در پی وقوع یک فقره حادثه بین یک دستگاه پژو سواری حامل گازوئیل قاچاق با خودروي حامل هفت ورزشکار نونهال که پس از شرکت در مسابقات قهرمانی کشور و برگشت به خانه  دچار آسیب دیدگی شدند.

این تیم هفت نفره کاراته کاهای منطقه هشت بندی  متشکل از نونهالان ورزشکارانی بودند که پس از شرکت در مسابقات قهرمانی کشوری یادواره شهدای هفتم تیر و کسب یک مدال برنز  از این مسابقات در مسیر بازگشت از رودان به هشت بندی در روز یک شنبه هشتم تیرماه در محدوده بخش جغین دچار سانحه رانندگی با خودرو سواری پژو 405  حامل قاچاق سوخت شدند.

پس باید راه حلی برای مبارزه با این پدیده که روزانه عده ای را به کام مرگ می فرستند و انگار که خانواده های را دغدار می کنند و برای در آمد ناسالم  و انباشته شده این ثروت  ناسالم جوانانی را به دست مرگ می سپارند.

دستگاه های امنیتی و انتظامی  با یک برنامه ریزی منسجم تلاش کنند که  جلو این ثروت خاموش که آسیب های اجتماعی فراوانی را در جامعه حاکم کرده است را بگیرد.

با اینکه ائمه جمعه بارها در خطبه های نماز جمعه اخیر خودشان  بر مبارزه با این پدیده  تاکید کرده اند ولی متاسفانه تاکنون آن حرکتی که باید بشود صورت نگرفته و روزانه شاهد زیاد شدن قاچاق سرمایه ملی 70میلیون ایرانی هستیم.

وقتی که به معضلات آن  توجه می کنیم چه از آن که در حین تعقیب و گریز هزاران لیتر سوخت قاچاق روانه دریا می شود و باعث تخریب صید گاه های و از بین رفتن آبزیان هستیم که باید منتظر ماند در آینده قیمت  آبزیان خلیج فارس در کشورهای هدف  افت کند و یا باید در زمان استفاده از ماهی باید به جای گوشت ماهی گازوئیلی  مصرف کنیم  که طبعات خطر ناک تری را دارا است.

اکنون اگر یک سفر چند ساعته در اطراف جزایر هرمز ، لارک و قشم داشته باشیم ، می بینیم لایه های روغنی در سطح آب که باعث جلوگیری از نفوذ نور خورشید به سطح دریا می شود تا فرسنگها از این دریای بیکران را گرفته است.

در زمان قدیم در جزایر ماهی را به راحتی در اطراف ساحل با وسایل خیلی ساده صید می کردند ولی با آنکه امروزه ادوات و  ابزار صید از سنتی به صنعتی ارتقاء یافته است ولی با کمبود صید مواجه هستیم.

یکی از صیاد قدیمی جزیره هرمز در این باره می گوید در زمان گذشته که با  ادوات سنتی برای صید در اطراف جزیره هرمز می رفتیم صید آن قدر فراوان و با ارزش بود که فقط در روز یک بار صید بیشتر انجام نمی شد ولی حالا که ادوات پیشرفته تر شده ولی به دلیل این که دریا پر از گازوئیل شده دیگر ماهی در اطراف جزیره دیده نمی شود.

علی گدری نیز گفت : مسئولان باید به فکرو چاره برای این معضل بیند یشند ، دیگر دریا قادر به تامین معیشت جزیره نشینان نیست  چون که دریا تبدیل شده  به دریایی از روغن.

چند سال پیش بود که پدیده ای به نام کشنده قرمز سواحل جنوب را به تصرف خودش درآورد و صیادان را به شدت تهدید کرد وهر از چندگاهی رسانه ها خبراز تلف شدن ماهیان در اطراف سواحل ، تیتر آخبار شان بود که صید و صیادی را به مرز بحران رسانده  که دولت دراین خصوص برنامه های برای جلو گیری از افزایش این پدیده در سواحل هرمز گان برنامه های مدونی را ابلاغ کردند و از زیاد شدن کشنده قرمزجلو گیری کردند واز در یای جنوب خارج شد.

صیادان جزیره  هرمز از این وضعیت پیش آمده به شدت نگران هستند چونکه رها سازی سوخت قاچاق به دریا موجب از بین رفتن آبزیان به ویژه میگو و ماهیان مانند سرخو، حلوا ، هامور و هور وغیره شده است که تا جایی که خیلی از این صیادان به خاطر نبود صید مناسب تا مرز بیکاری نیز رفته اند.

قاچاق سوخت که اکنون به یک معضل و آسیب اجتماعی در بین ساحل نیشنان شده به طوری که عده ای که به خاطر قاچاق سوخت کشته و از بین میروند و عده ای هم بیگناه به خاطر تردد غیر مجاز وسائل حامل قاچاق سوخت دست به مرگ می دهند  و روزانه تعدادی از خانواره ها در مرگ عزیزان خود در سوگ و ماتم هستند.

این سرمایه خاموش تا جایی پر سود شده که به دانش آموزان در این منطقه هم سرایت کرده تا جایی که منجر به ترک تحصیلی  برخی از دانش آموزان این منطقه از کلاس درس شده است و خسارات جبران ناپذیری برای آینده نظام آموزشی این منطقه رقم می زند.

خسارات جبران ناپذیر قاچاق سوخت به محیط زیست انسانی

با رهاسازی سوخت قاچاق به دریا همزمان با امواج این دریای پهناور به سمت سواحل سرازیرمی شود که پس از رسیدن به ساحل و مخلوط شدن بیش از حد آب دریا و گاز مایع (گازوئیل )درامواج دریا درساحل ، ساحل را یک دست به یک کارخانه قیر سازی تبدیل شده  که اگر کسی بخواهد در دریا شنا کند و از لذت دریا و شنای در آن بهرمند شود به خاطر این مواد دچار ناراحتی پوستی می شود.

دشت ساحلی مجاور شامل جنگلی است که گیاهان آکاسیا ، کهور ، گز ، کنارو درختان خرمادرآن پراکنده اند و پهنه های شنی وسیع هم عاری از پوشش گیاهی هستند.

کارشناسان حفاظت محیط زیست هرمزگان می گویند: آلودگی های نفتی به خصوص ریختن انواع سوخت به داخل آبها، موجب آلوده شدن تالابهای ساحلی دریایی و سواحل خلیج فارس در این استان شده است.

بعنوان نمونه در خلال جنگ بر اثر تصادف يك كشتي نفتكش بنام كشتي سنندج حدود چهارصد هزار بشكه نفت وارد دريا شد. همچنين “آب توازن” كه اين كشتي‌ها حمل مي‌كنند، خود حاوي و مواد روغني و نفتي آلوده‌كننده و موجودات ريز ناشناخته‌اي براي محيط است كه در هنگام بارگيري در دريا تخليه شده و ضررهاي شديدي از جمله آلودگي آب و از بين‌رفتن جانداران و آبزيان بومي را به همراه دارد.

اين مسائل با توجه به اينكه خليج فارس يك محيط نيمه‌بسته است‌، باعث تلنبارشدن آلودگيهاي نفتي مي شود كه در درازمدت فاجعه‌اي بزرگ را بوجود آورده و موجب از بين‌رفتن اكوسيستم موجود در آن خواهد شد.

اگر محيط زيست نباشد، وجود مسائلي مانند صنايع نفت وگاز فاقد اهميت خواهد بود. همچنين از بعد اقتصادي اين آلوده‌سازي بهانه‌اي براي قدرتهاي جهاني جهت سوءاستفاده‌هايي نظير ارزان خريدن و يا نخريدن نفت و فرآورده‌هاي آن خواهد شد.

جلوگيري از فروش محصولات دريايي نظير ماهي و ميگو از سوي سازمان بهداشت جهاني نيز اثرات زيانبار اقتصادي ديگري است كه حاصل همين آلايندگي‌ها است. اكنون، صيادان ما كه مالكين واقعي دريا هستند و از دريا ارتزاق مي‌كنند، دچار اختلال در زندگي شده‌اند؛ يعني ما صنعتي را بوجود آورديم و در كنار آن صنعت ديگري را از بين برده و حيات افراد بومي را در آنجا مختل كرده‌ايم.

آلودگيهاي نفتي باعث هيدروليز شدن تخم موجودات آبزي و بارورنشدن آن و ازبين‌رفتن آبزيان در مرحله نوزادي مي‌شوند. چنانچه آبزي رشد كرده و مثلاً به ماهي تبديل شود، آلودگي وارد ماهي شده و با مصرف آن توسط انسان، اين آلودگي به بدن او سرايت مي‌كند.

عناصري مانند آرسنيك، كبالت و سرب كه بدليل آلودگيهاي نفتي و صنايع پتروشيمي است، موجب مسموميت جانداران مي‌گردد.

امروزه صدفهاي مرواريدساز ما كه يكي از منابع مهم درآمدي كشور بود بدليل همين آلودگيها از بين رفته‌اند. همچنين در مناطقي كه پهناي جزر و مدي داريم، سواحل با نفت آلوده ميشوند و هزينه بسياري جهت زدودن اين آلودگيها مصرف مي‌شود.

آلودگيهاي نفتي زمان زيادي را جهت تجزيه و از بين رفتن نياز دارند و شايد بتوان گفت در آبهايي خليج فارس ميزان ورود آلودگيهاي نفتي به آب چندين برابر ميزان تجزيه مواد نفتي است.

قاچاقچیان، منبع های سوخت را به شکل غیر استاندارد و تنها برای سودآوری و بدون در نظر گرفتن خطر از بین بردن آبزیان و آلودگی دریا در آب های استان هرمزگان برپا می کنند که شش ها و سلول های تک تک این آبزیان را نشانه گرفته و هنگامی که صیادان تورهای خود را بالا می آورند بوی گازوییل می دهد و آبزیان قبل از اینکه گرفتار تور شوند، گرفتار مرگ شده اند.

پدیده قاچاق سوخت از نوع گازوئیل، برخی از افراد را در استان هرمزگان به وسوسه انداخته و آلوده کرده چرا که به پندار قاچاقچیان سراسر مرز ساحلی یک هزار و 200 کیلومتری هرمزگان امکانات قاچاق را دارد.

سوختی که امروز ریشه درختان دریایی و محل تولید و تکثیر آبزیان را نشانه گرفته به گفته کارشناسان محیط زیست و شیلات موجب از بین رفتن نسل ماهیان خوراکی و نادر می شود، زیرا این آبزیان برای تخمگذاری و زاد وولد کنار ریشه های درختان دریایی می آیند و اکنون فراری یا تسلیم مرگ شده اند.

قاچاق سوخت ضمن ازبین بردن سرمایه ملی، محیط زیست دریایی را به شدت آلوده کرده و خطر انقراض نسل هایی آبزیان بویژه ماهیان، جلبک ها و انواع موجودات دریایی را در پی دارد.

پرویز محبی مدیرکل شیلات هرمزگان هم گفته بود کاهش صید آبزیان بویژه میگو در این استان ناشی از آلودگی دریا به گازوییل است که افرادی حیات دریا، آبزیان و محیط زیست را آلوده کرده اند و از بین می برند.

علاوه برخطر انقراض نسل آبزیان و کاهش ضمن ازدست رفتن سرمایه ارزشمند ملی، رزق راه گذران زندگی نزدیک به 28هزار صیاد از دریا به مخاطره افتاده است.

استاندارهرمزگان هم از همان روزهای اول ورود به استان دست روی این قضیه گذاشت و در نشست شورای اداری با ایما واشاره قصه سوخت بازکرد وگفت: قابل تحمل نیست که بخش بزرگی از مردم استان از امکانات اولیه مانند آب و برق محروم باشند و عده ای در کنار آنها به پُر کردن کیسه های خود مشغول باشند.

جنگل حرا هم از قاچاق سوخت درامان نیست

حرا نام درختی است در اندازه های 3 تا 6 متر با شاخ و برگ های سبز و روشن که در آب های شور زندگی می کند و نام علمی آن (Avicennia Marina) به حکیم ابوعلی سینا فیلسوف ایرانی منسوب است زیرا او نخستین فردی بود که ویژگی های طبیعی این گیاه اشاره کرده است.

جنگل حرا در دریا و آب شور قرار دارد و این سازش با آب شور و شرایط نامناسب، از حرا یک گیاه استثنایی ساخته است. گیاهان حرا برگ هایی با ظاهر بیضی شکل و باریک دوکی شکل با رویه سبز و براق است و پشت برگ ها نیز سفید یا خاکستری رنگ است.

طول این برگ ها حدود 5 تا 7.5 سانتی متر است. میوه حرا، بادامی شکل است.ریشه های زانویی شکل منظمی ندارد، اما گل حرا از فرط کوچکی ناپیدا و غیر محسوس است. گل های آن به رنگ طلایی با 4 گلبرگ است که هر گلبرگ بیشتر از چند میلی متر طول ندارد. دارای عطری شیرین و خنک است که تا شعاع چند متری اطراف آن پراکنده می شود.

حرا در ایران

حرا در 8 منطقه حفاظت شده ایران می روید که در این میان جنگل های همیشه سبز دریایی حرا در حاشیه شمالی غربی قشم، از زیباترین گردشگاه های خلیج فارس به شمار می آید.

جنگل حرا در سواحل جنوبی ایران، مهد انواع گوناگون آبزیان، پرندگان و دوزیستان است. از پرندگان می توان به مرغ ماهیخوار، حواصیل، لک لک، پلیکان، مرغابی و مرغ دریایی و از ماهی ها به خرچنگ، مار دریایی، شیلو، کلینگ (نوعی از صدف) و انواع مختلف قورباغه اشاره کرد. مناطق حرا خیز ایران عبارتند از تیاب، جاسک چابهار و کناره های شمالی و غربی جزیره قشم. به این گیاه در بندرعباس حرا، در بلوچستان تمر، در بوشهر گُرم و در بعضی از نقاط تول گفته می شود. به عربی نیز آن را شوری و شوره می نامند.