پشت پرده ارتباط فعالیت‌های کانون صنفی معلمان با اقدامات ساختارشکنانه وزارت آموزش و پرورش/ دستور فراخوان تحصن فرهنگیان از کجا صادر می شود؟!

برگزاری اعتراضات پی در پی مانند تحصن بهمن 93، تجمع 10 اسفند 93، تجمع 27 فروردین 94، تجمع 17 اردیبهشت 94 ، تجمع 31 تیر 94 و … بستری را آماده کرد تا وزیر سابق آموزش و پرورش در «گردهمایی جهانی آموزش» حاضر شود و با ایجاد طرح مشغول سازی نهادهای تصمیم گیر مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند 2030 را بپذیرد.

 

به گزارش  پایگاه خبری پارسیان خبر به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ برخی از فعالان صنفی معلمان در چند سال اخیر با در دست گرفتن جریان پیگیری مشکلات معیشتی فرهنگیان، اقدام به راه اندازی اعتراضاتی در قالب تجمع و تحصن کرده اند؛ اگرچه این اقدامات معمولا با پوشش حمایت از حقوق معلمان طرح ریزی می شود ولی در نهایت، جریان غربگرای آموزش و پرورش است که از هیاهوی ایجاد شده بهره خود را می برد.

در حقیقت مشکلات صنفی و معیشتی معلمان دستاویزی برای این کانون بوده است تا پشت آن دغدغه های سیاسی خود را پیگیری کنند؛ بررسی عملکرد انجمن صنفی معلمان نشان می دهد در سال های اخیر هیچ کدام از مسائل و دغدغه های معلمان از سوی این انجمن برطرف نشده است.

موضوع زمانی قابل تأمل می شود که جریان فراخوان دهنده اعتراضات، بر خلاف مواضع شبه مارکسیستی خود از ابتدای تأسیس، تلاش های گسترده ای برای سرکار آمدن دولت تدبیر و امید داشتند چرا که معتقد هستند سیاست های این دولت مطابق با سیاست های آنها در آموزش بوده و پی به گرایشات کاملا نئولیبرالی در مدیران آموزش و پرورش در دولت یازدهم و دوازدهم برده اند.

برای پی بردن به دستوری و سفارشی بودن این تجمعات، می توان به زمان تصویب سند 2030 در سال 1394 و همچنین تصویب زیرنظام های سند تحول آموزش و پرورش در سال 1397 اشاره کرد؛ همزمان با تصویب سند 2030 در اردیبهشت سال 1394 در اینچئون کره جنوبی، و با توجه به آرام بودن فضای در آن مقطع، موج اول اعتراضات معلمان چند ماه قبل از تصویب سند 2030 شروع شده بود.

برگزاری اعتراضات پی در پی مانند تحصن بهمن 93، تجمع 10 اسفند 93، تجمع 27 فروردین 94، تجمع 17 اردیبهشت 94 ، تجمع 31 تیر 94 و … در کنار زمین گیر کردن کارشناسان و نهادهای تصمیم گیر در حوزه آموزش و پرورش با موضوعات صنفی فرهنگیان بستری را آماده کرد تا وزیر سابق آموزش و پرورش بدون نگرانی و به دور از چشم کارشناسان حوزه آموزش و پرورش در «گردهمایی جهانی آموزش» حاضر شود و با ایجاد طرح مشغول سازی نهادهای تصمیم گیر مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، سند 2030 را بپذیرد.

بار دیگر در آستانه رونمایی از زیر نظام های سند تحول آموزش و پرورش که به بهانه آن سالهاست اجرای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش متوقف شده جریان مذکور با فراخوان تحصن معلمان، زمینه مشغول سازی صاحب نظران آموزش و پرورش را ایجاد کرده اند.

نکته قابل توجه این است که زیر نظام های سند تحول آموزش و پرورش توسط تیمی طراحی شده است که موافقان و طرح ریزان اجرای 2030 در کشور بودند؛ تأسیس کرسی تربیت معلم یونسکو در دانشگاه فرهنگیان یکی از دستاوردهای زیر نظام های سند تحول آموزش و پرورش است.

شائبه سفارشی بودن این فراخوان زمانی پر رنگ تر می شود که افراد این جریان در ماه های اخیر چندین جلسه خصوصی و عمومی با وزیر آموزش و پرورش برگزار کرده و به گفته خودشان مشکلات صنفی و معیشتی معلمان را به وزیر انتقال داده بودند.

با این وجود راه اندازی و هدایت چنین تجمعات و اعتراضاتی چه توجیهی خواهد داشت؟ وقتی با شروع سال تحصیلی و همزمان با ساماندهی برخی از اعتراضات از خارج از کشور، اعتصابات معلمان از سوی انجمنی پیگیری می شود که جلسات زیادی با رئیس آموزش و پرروش برای حل مشکلات معلمان داشته، طبیعی است که شائبه استفاده ابزاری از فرهنگیان برای پیشبرد اهداف سیاسی و جناحی عده ای معلوم الحال بیشتر می شود.

در حقیقت با سیاسی شدن این تجمعات صنفی حقوق فرهنگیان و بهبود وضعیت معیشتی معلمان اولین موضوعی است که قربانی شده و نادیده گرفته می شود.