به گزارش پایگاه خبری پارسیان خبر به نقل از خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت هادی ایمانی با عنوان «شرایط وضع موجود؟» چیست را در ذیل از نظر می گذرانید:
اگر پس از ربع قرن، با ظهور اسلام در زمان جاهلیت که شاعر عرب آن دوران در اشعار خود، افتخار میکرد که ما جاهلترین افراد بشر در روی زمین هستیم، توانست دو امپراتوری بزرگ آن روز جهان، یعنی امپراطوری روم و ایران را شکست دهد، پس ظرفیت این ایدئولوژی به حدی است که در سایه لطف الهی قادر است در قرن بیست و یکم نیز جاهلیت زمان یعنی امپریالیسم غرب و آمریکا را با این هم ظلم و ستم به زیر کشد.
این عقیده و فرهنگ قادر است، تحول اساسی در زمینههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در جهان ایجاد نماید و نسل بشریت را از این همه فساد وتباهی نجات دهد.
چه شده است که بارقه امید انقلاب اسلامی یعنی جمهوری اسلامی ایران در ادامه همان روند انسان ساز نهضت اصیل اسلامی دچار کندی شده است؟!
همانطور که میدانیم فاز اول منویات حضرت امام راحل، آزادی این سرزمین یعنی جغرافیایی بنام ایران بود که در فاز دوم میبایست این انقلاب درپهنه و گستره جهان اسلام یعنی همه کشورهای اسلامی توسعه یابد.
چرا این چنین افتان و خیزان در مسیرهای بوروکراسی سنگین اداری و در پیچ و تاب های اقتصادی و تحریم و انحصار خود ساخته گرفتاریم؟!
جامعه اسلامی آن روز باحداقل معیشت و تعداد اندک یاران فداکار توانستند تمدن اسلامی را بنا نهند و جوامع جاهلیت از جمله مکه و مدینه آن روز تاب مقاومت را با همه زر و زور از دست داد و حرکت اسلامی شکل گرفت و یهودیان و مسیحیان هم در مقابل این آیین نوظهور یارای مقابله نداشتند، مهمتر اینکه شرک و بت پرستی زودتر از همه رخت بربست.
اما اکنون با فیشهای حقوقی نجومی، بانکداری پرمسئله، تبعیضهای فراوان و اختلاف طبقاتی بسیار سنگین و سیستمهای بعضا فاسد در امور خدمترسانی به مردم مواجهیم؟!
با این توصیف توانائی و قدرت این ایدئولوژی منحصربفرد بشریت برای رهایی انسان ازجاهلیت زمان کمرنگ شده است؟!
چه شده است که ناتوان از حل امور معیشتی مردم، حل و فصل عادلانه خصومت، بیکاری و تورم افسارگسیخته و بعضاً فراموشی اخلاق کریمانه و سقوط در رذایل اخلاقی همچون خودبینی و خودپرستی، فقر و گرسنگی و معیشت سخت مردم را از یاد بردهایم؟!
ناهنجاریهای اجتماعی، باندهای فساد اقتصادی در کنار ولنگاری و بی مسئولیتی و عدم پاسخگوئی مناسب، قوانین دست و پاگیر خصوصا در امور اقتصادی و اجتماعی، عدم استفاده از سیستمهای دقیق وکارآمد امور مبتلابه مردم، بی احترامی و بی توجهی به زندگی مردم و … همه و همه فاصله بین مردم و برخی مسئولان را بیشتر نموده است؟!
بعضی از کارها در ادارات باید با ارتباط و کارچاقکنی به پیش برود، انگار بعضاً مأمورین دولتی در خدمت افراد ناسالماند تا مردم سالم؟!
چه باید کرد؟!
باید با این وضع موجود کنار بیائیم یا با آن مقابله کنیم؟
قطعا مأموریت هر انسانی، مبارزه و ستیز با مفسدان و ارائه راهکارهای علمی و برنامه ریزی مناسب با استفاده از فنون و تکنیکهای لازم توسط فرهیختگان و اصحاب اندیشه و درد مردم و با استفاده از همان روش های صدر اسلام است و بس.
عمده این است که چه آمادگیهای لازمی برای این مبارزه باید داشت، چه مقدماتی را باید طی نمود و چه شیوهای را باید انتخاب نمود؟
قرآن میفرماید: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ» (انعام آیه 43)
پس چون آنچه از نعم الهی به آنها تذکر داده شد همه را فراموش نمودند، ما هم ابواب هر نعمت را به روی آنها گشودیم تا به نعمتی که به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند. پس ناگاه آنها را به کیفر اعمالشان گرفتار کردیم که آن هنگام خوار و ناامید گردیدند.